تفکر چیست؟
انسانها به طور ذاتی نیازمند آن هستند که از تجربیات و دانستههای خود بهره گیرند تا بهتر بتوانند با مشکلات و شرایط پیچیده روبرو شوند. این توانایی «تفکر» نامیده میشود.

دیدگاهها درباره چیستی تفکر بسیار متنوعاند. برخی آن را صرفاً فرآیندی ذهنی برای اعمال منطق، استدلال و استفاده مؤثر از اطلاعات میدانند. این تعریف ساده حتی میتواند توسط یک دانشآموز دبستانی به این شکل بیان شود که «تفکر یعنی حل مسئله». با نگاهی عمیقتر، بائر(Beyer)، فیلسوف برجسته، «تفکر را دستکاری ذهنی اطلاعاتی که از دنیای پیرامون و تجربیات ما برای رسیدن به معنای جدید برخاسته میداند. او اعتقاد دارد که تفکر شامل استدلال، ابداع ایدههای جدید و قضاوت میشود.(۲)
دی بونو(De Bono)، تعریف جامعتری از تفکر ارائه میدهد. به نظر او، تفکر یعنی «کاوش عمیق در تجربیاتمان با هدفی مشخص. این هدف میتواند فهم بهتر دنیا، تصمیمگیری، حل مسئله یا هرچیز دیگری باشد. او معتقد است که دانش، هوش و تفکر سه پایه اصلی یادگیری هستند.»(۲)
گفتنی است که تفکر انواع مختلفی دارد و در هر موقعیت، انسان ممکن است از یک یا ترکیبی از چند نوع آن استفاده کند تا به نتیجه مطلوب برسد.
انواع تفکر

- تفکر عینی (Concrete Thinking): تفکر عینی نوعی تفکر دقیق و متمرکز بر پردازش اطلاعات مربوط به دنیای فیزیکی است. افرادی که از این شیوه استفاده میکنند، معمولاً در مواجهه با افکار انتزاعی و ایدههای متنوع با چالش بیشتری روبهرو میشوند. این ویژگی ممکن است گاهی آنها را لجباز یا فاقد انعطافپذیری جلوه دهد. در موارد شدید، چنین ویژگیای میتواند توانایی تصمیمگیری یا حل مؤثر مسائل را تحت تأثیر قرار دهد.(۹)
- تفکر انتزاعی (Abstract Thinking): تفکر انتزاعی به معنای توانایی ادراک مفاهیم عمیق و واقعی است، اما این ادراک بهطور مستقیم از طریق اشیا و تجربیات ملموس و فیزیکی حاصل نمیشود. این نوع تفکر شامل قدرت استخراج اطلاعات از طریق حواس و ایجاد ارتباط با ابعاد گستردهتری از جهان پیرامون است. حس شوخطبعی میتواند بهعنوان نمونهای بارز از تفکر انتزاعی در نظر گرفته شود.(۵)
- تفکر تحلیلی (Analytical Thinking): تفکر تحلیلی به توانایی فرد در گردآوری و ارزیابی دادهها، ارتباط مؤثر با دیگران، حل مسائل و اتخاذ تصمیمهای کلیدی اشاره دارد. افرادی که از مهارت تفکر تحلیلی برخوردارند، قادرند مشکلات را بهسرعت حل کرده و تصمیماتی منطقی و معقول اتخاذ کنند.(۶)
- تفکر همگرا (Convergent Thinking): بر اساس نظریات گیلفورد، تفکر همگرا شیوهای از اندیشیدن است که بر یافتن راهحلی مشخص برای مسائل کاملاً تعریفشده تمرکز دارد. این نوع تفکر نیازمند تمرکز و پشتکار بالا است، زیرا به جای گشودگی به سمت چندین پاسخ، تنها یک نتیجه قطعی را دنبال میکند.(۳)(۸)(۴)
- تفکر واگرا (Divergent Thinking): بر اساس نظریات گیلفورد، تفکر واگرا سبکی از اندیشیدن است که امکان تولید ایدههای متنوع را فراهم میکند، بهویژه زمانی که معیارهای انتخاب مبهم هستند و بیش از یک پاسخ درست وجود دارد. این فرآیند نیازمند انعطافپذیری ذهن است و به افراد اجازه میدهد تا با نگاهی متفاوت و آزاد، مسیرهای نوینی را برای ارائه راهحل طی کنند.(۸)(۴)(۳)
- تفکر انتقادی (Critical Thinking): دیویی معتقد بود که تفکر انتقادی (CT) فرآیندی است که با شناسایی یک مشکل آغاز میشود و با یافتن راهحل و تفسیر شخصی به پایان میرسد. این فرآیند شامل بررسی دقیق گزینههای موجود و انتخاب منطقیترین و مناسبترین راهکار برای حل مسئله یا پاسخ به پرسش است. افراد در هنگام تفکر انتقادی، نتایج فرآیند فکری خود را ارزیابی کرده، کیفیت تصمیمگیری خود را سنجیده و میزان اثربخشی راهحل در رفع مشکل را تعیین میکنند.(۱)
- تفکر خلاق (Creative thinking): تفکر خلاق تماماً درباره توسعه راهحلهای نوآورانه برای مسائل است. بر اساس دیدگاه پهکونن(Pehkonen, 1977)، آرندز (Arends, 2009)، پاپالیا(Papalia, 2008) و نولان(Nolan, 2014)، تفکر خلاق بهعنوان یک مهارت تفکر سطح بالاتر شناخته میشود که از ویژگیهای منطقی و واگرا برخوردار است و بهعنوان یک کارکرد شناختی، توانایی تولید ایدهها و مفاهیم نو را فراهم میسازد.(۷)
در نتیجه میتوان گفت شیوه تفکر افراد در حل مسائل بیش از واقعیتهای عینی، بر پردازش ذهنی آنان متکی است. نوع تفکری که در ذهن خود پرورش میدهیم، مستقیماً بر دستاوردها و آینده ما تأثیرگذار است. علاوه بر این، شناخت انواع مختلف تفکر و کار روی تقویت این مهارتها نه تنها رشد فردی را تسهیل میکند، بلکه زمینه را برای بهرهگیری کامل از ظرفیتهای ذهنی ما فراهم میآورد.
حال تصور کنید اگر بتوانید نوع تفکر خود را بشناسید و مهارتهای فکریتان را تقویت کنید، چه تحولات مثبتی در زندگیتان رخ خواهد داد؛ از تصمیمگیریهای روزانه تا رسیدن به اهداف بلندمدت.
برای شروع این مسیر، بهتر است ابتدا مفهوم مهارت فکری را بشناسیم و بدانیم چگونه میتوانیم از آن برای تبدیل شدن به بهترین خود بهره ببریم.
برای آشنایی با مهارت های فکری، «اینجا» را کلیک کنید.
منابع:
۱-Alsaleh, N. J. (2020). Teaching Critical Thinking Skills : Literature Review. 19(1), 21–۳۹٫
۲-Assaf, M. A. (2009). Teaching and Thinking – A literature review of the teaching of thinking skills.
3-Guilford, J. P. (1950). Fundamental statistics in psychology and education, 2nd ed. In Fundamental statistics in psychology and education, 2nd ed. McGraw-Hill.
4-Runco. (2010). Divergent thinking, creativity, and ideation.
5-Shekh-Abed, A., Hazzan, O., & Gero, A. (2021). Promoting systems thinking and abstract thinking in high-school electronics students: Integration of dedicated tasks into project-based learning. International Journal of Engineering Education, 37(4), 1080–۱۰۸۹٫
۶-Sundari, P. P. K., Widoretno, S., & Ashadi. (2020). Effectiveness of analytical thinking-based module to improve students’ learning outcomes using concept map. Journal of Physics: Conference Series, 1511(1). https://doi.org/10.1088/1742-6596/1511/1/012110
7-Yayuk, E., Purwanto, As’Ari, A. R., & Subanji. (2020). Primary school students’ creative thinking skills in mathematics problem solving. European Journal of Educational Research, 9(3), 1281–۱۲۹۵٫ https://doi.org/10.12973/eu-jer.9.3.1281
8-Zhang, W., Sjoerds, Z., & Hommel, B. (2020). Metacontrol of human creativity: The neurocognitive mechanisms of convergent and divergent thinking. NeuroImage, 210(January), 116572. https://doi.org/10.1016/j.neuroimage.2020.116572
دانا, س., رمضانی چاهک, ف., & جعفری, م. (۱۴۰۲). تفکر عینی در آموزش. In 9-ششمین کنفرانس ملی پژوهش های سازمان و مدیریت. https://civilica.com/doc/1877896