تحولات دوران نوجوانی و خلاقیت:

نوجوانی؛ حساس‌ترین دوره رشد

سابقه و هدف خلقت انسان از نطفه تا مرگ از نظر روان شناسان رشد دارای مراحلی چون جنینی, کودکی, نوجوانی, جوانی, میان سالی و پیری است. این مراحل علاوه بر ویژگی‌های زیستی و شناختی دارای اصول تربیتی خاصی است که فرد را به کمال و شکوفایی کامل می‌رساند(موسوی و الهی, ۱۳۹۷). در بین این مراحل رشد دوران نوجوانی حساس ترین و با اهمیت ترین دوره ی زندگی انسان محسوب می‌شود(رکنی و بحرانی, ۱۴۰۱)، در واقع می‌توان گفت نوجوانی مرحله کلیدی رشد است(J. A. C. van der Zanden et al., 2020). دوران نوجوانی، هم از نظر نوجوانان و هم از نظر والدین دشوارتر از دوران کودکی قلمداد شده است.

در این دوره، تغییراتی در جسم و روان نوجوان رخ می دهد كه هر كدام به نوعی بر او اثر می گذارد. گاهی این تغییرات، شخصیت و منش او را به كلی دگرگون می سازد، از این رو شناخت جنبه های مهم روانی، عقلانی، جسمانی و اخلاقی نوجوان، این توانایی را به او و اطرافیانش می دهد تا شیوه صحیح برخورد با تغییرات جسمی و روحی دوره نوجوانی را بدانند. این آگاهی، از بروز ناسازگاریهای خاص این  دوران جلوگیری می كند(رکنی و بحرانی, ۱۴۰۱).

نوجوانی مرحله ای از زندگی است که در خصوص طول این دوره اتفاق نظر کاملی بین روان شناسان وجود ندارد. این دوران در جوامع ساده‌ترکوتاه و در جوامع پیشرفته صنعتی طولانی‌تر است. با وجود چنین تنوعاتی، یکی از جنبه های نوجوانی همگانی است و آن را از مراحل قبلی رشد مجزا می کند: تغییرات جسمانی و روانی بلوغ که از آغاز این دوره نمایان می شود. برخی مراحل نوجوانی و تغییر و تحولات این دوره را به سه مرحله تقسیم می کنند:

 مرحله اول فاصله گرفتن ۱۲-۱۴ سالگی؛

مرحله دوم: جدایی تدارکاتی ۱۵-۱۷ سالگی؛

مرحله سوم ورود مجدد به مناسبات اجتماعی ۱۸-۲۰ سالگی

در بین این دوره ها مرحله دوم هسته اصلی نوجوانی و مشکلات آن است، که با رشد بیشتر بدنی و جنسی همراه است و سطح عالی تری از ادراک «خود» را تجلی می دهد. رشد مغز و توانایی های شناختی نوجوان با درونی شدن حیات عاطفی و ارتباط عمیق تر با گروه همسالان، جدایی بیشتر ویژگی های روانشناختی نوجوان و باورها و ارزشهای او از والدین و بزرگسالان را به بار می آورد. این جدایی هر چند به ندرت جنبه جدایی مکانی نوجوان با والدین وبزرگسالان را پیدا می‌کند اما معمولاً یک جدایی روحی، فکری، ارزشی و رفتاری است و زمینه های ذهنی استقلال را برای او فراهم می آورد. در همین مرحله، انسجام جنبه های مختلف بدنی و جنسی و تصور از خویش به صورت هویت واحد شکل می گیرد و پاسخگویی به سؤال اساسی «من کیستم؟» به تدریج در ذهن نوجوان تحقق می یابد(علی‌گو و موحدمجد, ۱۴۰۰). بنابراین می توان گفت فرایند هویت یابی دوره ی نوجوانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این میان نوجوانان باید بدانند کیستند و به دنبال چه می‌باشند، که از یک سو، سبب اطمینان خاطر و سلامت فکر آنها می گردد و از سوی دیگر قدرت تطبیق به آنها می بخشد. دوره نوجوانی دورانی است که فرد نسبت به فضای خانگی، با فضای عمومی ارتباط بیشتری برقرار می کند. در این دوران، تلاشی تعمدانه و آگاهانه برای ایفای نقش و عاملیت بیشتر فرد در برساخت هویت خویش )گاه همنوا و گاه ناهمنوا با هویت کودکی( صورت می‌گیرد(علی‌گو و موحدمجد, ۱۴۰۰).

بحران هویت، اساسی‌ترین مشکل نوجوانی

هویت همواره یکی از دغدغه‌‌‌های مکرر بشر در گستره تاریخ بوده و بحران هویت امروزه از مقولات مهم و مورد تاکید است که در سطح جهان و کشورهای گوناگون با رویکردهای متفاوت مورد بحث و کاوش‌‌‌های فراوان قرار گرفته است. در روانشناسی بحران هویت بیانگر وجود تعارض در مراحل رشد هویت است و عمدتا در مرحله رشد روانی- اجتماعی شکل می‌گیرد و در اکثر موارد نوجوانان و جوانان را درگیر می‌سازد.

نتایج پژوهشهای داخلی (از جمله کاظمی ،خوبان ۱۳۹۵؛ کلانتری، نشاط دوست، عریضی و باپیری ۱۳۹۸) نشان می دهد که شکل گیری هویت، تأثیر معناداری بر مسئولیت پذیری و وجود معنا در زندگی نوجوانان دارد(Jalali et al., 1401). به اعتقاد اریکسون یافتن هویت تکلیف اصلی دوره نوجوانی است و منظور از آن یک سازه روانی اجتماعی است که از برداشت فرد از خود، از ارزشهایی که از جانب دیگران دریافت می کند، و از همانندسازی با دیگران تشکیل می شود اریکسون (۱۹۸۰). از نظر وی برای نوجوانان یک احساس یکپارچه و پایدار از هویت اغلب با اعتماد به نفس بالا و اهداف روشن در زندگی همراه است و از سوی دیگر یک احساس ناپایدار از هویت با احساس اضطراب، آشفتگی، سردرگمی و رفتارهای بزهکارانه همراه است (لویکس شوارتز ،گوسنس بیرز و میسوتن، ۲۰۱۹).

فردریک بارث از مهمترین نظریه پردازان هویت است. او نظریه انعطاف پذیری در ساخت هویت را مطرح می.کند. به نظر بارث (۱۹۶۹) هویتها تغییر ناپذیر و ابدی نیستند و در گذر زمان دگرگون می شوند. بارث به شدت بر نقش فرد و تصمیم گیری او در ساخت هویت تأکید می کرد.

از دانشمندان دیگری که درباره هویت اظهار نظر کرده است جیمز کافمن یکی از چهره‌های برجسته در زمینه خلاقیت را می توان نام برد. وی در کتاب مزیت خلاقیت که به تازگی به پایان رسانده است، عنوان کرده که اگر شخص بینش خوبی درباره خودش داشته باشد هویت پیدا می‌کند. همچنین با بیان این جمله که خودشناسی همه‌ی هویت است و خلاقیت باعث خودشناسی می‌شود، به پرورش خلاقیت برای گذر از بحران هویت در نوجوان اشاره کرده است(Shaughnessy, 2023).

تا اینجا با بررسی پژوهش ها دریا‌فتیم که مهمترین موضوع مورد بررسی در مورد تحولات دوران نوجوانی، هویت است. و اینکه خلاقیت می تواند به شکلی گیری هویت در دوران نوجوانی کمک کند. پس لازم است بدانیم خلاقیت چیست؟ و چگونه می توان آنرا در نوجوانان پرورش داد؟

خلاقیت چیست؟

مقالات زیادی در مورد تعریف خلاقیت به چاپ رسیده است. تعدادی از دانشمندان تعریف خلاقیت را تعریف فرد خلاق می‌دانند و بعضی دیگر یک سری ویژگی‌ها را، خلاقیت می‌دانند و اظهار می‌کنند کسی که این ویژگی ها را داشته باشد خلاق است(Dimock, 2016). عده‌ای هم در مقالاتشان بیان کردند که نمی‌دانیم خلاقیت چیست و چطور باید آن را سنجید. با بررسی ادبیات پژوهش به نظر می رسد علی رغم اینکه تعاریف زیادی از خلاقیت وجود دارد اما دانشمندان هنوز به اتفاق نظر در این مورد نرسیده اند. یکی از دلایل این امر می تواند بین رشته ای بودن آن باشد. مثلا خلاقیت در هنر، خلاقیت در مدیریت، خلاقیت در معماری و غیره. دانشمندان هنر یک تعریف، دانشمندان کسب و کار و بیزینس تعریفی دیگر و روانشناسان هم تعریف خودشان را دارند. گاهی اوقات اینطور بیان می‌کنند که اگر کسی خلاق باشد آن شخص خلاقیت دارد یا اگر کسی خلاقیت داشته باشد خلاق است. در واقع تعاریف به صورت یک سیکل است(Craft, 2001).

حال در این آشفته بازار باید ببینیم می توانیم تعریفی جامع از خلاقیت پیداکنیم. به این منظور باید ابتدا ویژگی ها و سنجه‌های یک تعریف مناسب را داشته باشیم تا بتوانیم تعریف ها را با آن بسنجیم و بهترین و کامل ترین تعریف را برای خلاقیت بر اساس آن سنجه ها انتخاب کنیم.

سنجه های تعریف

بی شک داشتن تعریف درست در مورد هر چیز شناخت و آگاهی ما را نسبت به آن  ارتقا می‌دهد و موجب زبان مشترک بین افراد می‌شود. با بررسی پیشینه و ادبیات تحقیق در این باره مشخص می شود که هریک از اندیشمندان بر اساس نگرش خاص خود، دیدگاه هایی دراین باره عرضه کرده اند. اما پراکندگی این دیدگاه‌ها مانع از رسیدن به تعریفی جامع در مورد “تعریف” می‌باشد. اندیشمندان هنوز به الگویی واحد برای تعریف اصطلاحات و مفاهیم نرسیده اند و هرکدام از دیدگاه خود به مسئله تعریف پرداخته و اصول و ویژگی هایی برای آن ذکر کرده اند.  برای رسیدن به تعریفی جامع لازم است دیدگاه اندیشمندان مختلف را بررسی کرده و با یکپارچگی نظرات آن ها ، به ویژگی ها و مؤلفه های تعریف دست پیدا کنیم(عظیمی, ۲۰۱۷).

با بررسی مقالات به روش تجمیعی در پایگاه های داده google scholar، web of science و sciencedirect با کلید واژه های Definition،define و concept تعداد۳۴ مقاله براساس عنوان و چکیده استخراج گردید که پس از دو مرتبه بررسی متن و فیلتر بر اساس کاربردی بودن  تعداد ۱۷ مقاله در مورد تعریف اظهار نظر کردند، که پس از بررسی و استخراج متن مقالات و دسته بندی براساس ماهیت تعریف، انواع، اجزا و ویژگی های تعریف و مقایسه به روش استقرایی به مدلی جامع در مورد تعریف دست پیدا کردیم. در نهایت پس از بررسی و تجزیه و تحلیل متون مقالات تعریف، موارد زیر به دست آمد.

با بررسی متون در مورد ماهیت تعریف به این نتیجه می‌رسیم که بیشتر اندیشمندان توافق بر روی حقیقت و ماهیت تعریف دارند. سقراط و افلاطون بیشتر بر روی کلیت و ماهیت کلی تعریف اتفاق نظر دارند. باتوجه به این می توان گفت که ماهیت معرَّف یکی از اجزایی است که یک تعریف باید داشته باشد(حکمت, ۲۰۰۸). علاوه بر این برخی از دانشمندان از جمله ارسطو و ابن سینا عقیده دارند که تعریف باید تمام ویژگیهای یک معرَّف را بیان کند و به گونه ای باشد که آن شیء از بقیه اشیا متمایز گردد. بنابراین اگر بخواهیم به تعریفی کامل‌تر برسیم باید در تعریف خود از ویژگی هایی که معرَّف را از دیگر اشیا متمایز می کند نیز صحبت کنیم. اما یکی دیگر از اصولی که برخی از دانشمندان به آن پرداخته اند این است که علاوه بر اینکه یک شیء به صورت اسمی تعریف شده باشد  باید نوع عملکرد و رفتار شی نیز در تعریف بیاید. مواردی که بیان شد را می توان از اجزاء مهم یک تعریف دانست که لازم است در یک تعریف باشند اما از دیدگاه اندیشمندان یک تعریف درست خود باید دارای شرایطی باشد. اگر بخواهیم شرایط را یکپارچه و دسته بندی کنیم خوب است به نظر ابن سینا در این خصوص رجوع کنیم. ابن سینا شرایط و ویژگی های تعریف را در دو دسته معنایی و لفظی مورد بررسی قرار می دهد. با یکپارچه سازی نظر اندیشمندان شرایط معنایی شامل موارد زیر می شود:

-جامع بودن و مانع بودن تعریف: بیشتر مقالات از این ویژگی نام برده اند

– مفهوم بودن تعریف: در نظریه ابن سینا و مقاله الگین به این مورد اشاره شده است.

-دایره ای نبودن: ابن سینا، Jon Erling درسال۲۰۲۲ و میرصانعی این ویژگی را درمورد تعریف ذکر کرده اند.(Litland, 2022)

-غیرانعکاسی و روایی داشتن(تنها معرَّف را تعریف کند): جون ارلینگ و ساموئل الگین به این مورد اشاره کرده اند.(Elgin, 2018)

-حوزه و زمینه مشخص: متیو درسال۱۹۹۱ بیان داشت که معنای یک کلمه بستگی به زمینه ای دارد که در آن وجود دارد و  ما عملاً نمی‌توانیم تعریفی از یک مفهوم  پیدا کنیم که در همه زمینه ها، زمان‌ها و مکان‌ها به یک معنی به کار رود.

چند شرط مهم برای الفاظی که در تعاریف استفاده می‌شوند، عبارتند از:

-الفاظ باید فاقد ابهام(واضح و قابل فهم) باشند.

– الفاظ باید فاقد ایهام(دقیق و بدون استعاره و قرینه) باشند.

– الفاظ باید شناخته شده و نیاز به تعریف مجدد نداشته باشند(Ket al, 2022).

ارائه الگوی تعریف جامع

در نهایت می‌توان تعریف را اینگونه بیان کرد: بیان ماهیت(چیستی)، عملکرد و ویژگیهای یک شیء با رعایت شرایط معنایی(جامع بودن، مانع بودن، مفهوم بودن، دایره ای نبودن، غیر انعکاسی و روا بودن(همان را تعریف کند) و با حوزه (فیلد)مشخص) و لفظی(فاقد ابهام( واضح و قابل فهم)، فاقد ایهام(دقیق و بدون استعاره و قرینه)، الفاظ شناخته شده(نیاز به تعریف مجدد نداشته باشند))

جدول شماره۱: الگو تعریف جامع

بعد از مشخص شدن تعریفِ تعریف و تعیین سنجه های آن، می توان تعاریف خلاقیت را که در مقالات مختلف آمده اند به راحتی مورد بررسی قرار داد.

پس از بررسی مقالاتی که خلاقیت را تعریف کرده اند، تمامی تعاریف استخراج و در جدولی با ویژگیهای تعریف گذاشته شد. حال باید دید آیا تعاریفی که از خلاقیت وجود دارد با ویژگی‌های ذکرشده مطابقت دارد یا خیر.

پس از مقایسه با ویژگی‌های تعریف( برای رعایت اختصار فقط چند مورد محدود در جدول ۲ ذکر شده است)، متاسفانه تعریفی که تمام ویژگی‌ها را داشته باشد پیدا نشد. راه حل چیست؟ آیا تعریفی وجود دارد که تمام ویژگی های خلاقیت را در برگیرد؟ و همه چیز را درباره خلاقیت به طور خیلی واضح و شفاف بیان کند؟ پس برای رفع این ابهام، باید مدلی با مفهوم تفکر خلاق طراحی می شد. تا از طریق آن واژه هایی خلق می شد که بتوان به راحتی تعریف روشن و دقیقی از خلاقیت ارائه داد.

مدل سیستمی تفکر RJ
در سال ۲۰۱۴ مدلی مفهومی برای این منظور طراحی گردید (شکل ۱ ). در این مدل اندیشه ی انسان به شکل یک سیستم باز در نظر گرفته می شود. همه ی آنچه به شکل مادی و غیر مادی در اندیشه ی انسان دخالت دارد به عنوان اجزای این سیستم در نظر گرفته می شود و این سیستم با همه ی بخش های خود به شکل یک کل واحد با پیرامون خود در ارتباط است. این سیستم مانند یک سیستم کامپیوتری شامل دو بخش سخت افزاری و نرم افزاری می باشد بخش سخت افزاری همان مغز انسان و همه ی بخش های مادی درگیر در کار اندیشه و بخش نرم افزاری کار کرد و توانایی‌های گوناگون این سیستم است. هر سیستم مانند شکل ذیل داده هایی را از پیرامون خود به شکل داده های خام دریافت می نماید سپس درون سیستم فرایندهایی بر روی آن انجام می شود و خروجی هایی به شکل های گوناگون را تشکیل می دهد. داده هایی از راه حواس انسان به سیستم اندیشه وارد شده و در این سیستم تجزیه و تحلیل و ترکیب شده و خروجی هایی ایجاد می کند. در واقع می توان گفت همه ی انسان ها یک کامپیوتر همراه که توانمندترین کامپیوتر در جهان می باشد را در سر خود حمل می کنند ولی کاربری این کامپیوتر را نمی دانند. بر اساس مدل آر جی در واقع مهندسی نرم افزار این کامپیوتر را می توان مهندسی ذهن  دانست. (Mohammad et al., 2014).
عملکرد سیستم فکری انسان بر اساس مدل RJهنگامی که یک انسان متولد می‌شود، بخش سخت افزاری اصلی سیستم فکری او شامل مغز، اعصاب و حواس است. و هیچ برنامه نرم افزاری برای کنترل بدن انسان وجود ندارد. تنها چیزی که با او متولد می شود احساسات است. پس از تولد، و یا شاید حتی مدتی پیش از آن(در مورد شنوایی)، سیستم فکری داده هایی را از راه حواس دریافت می کند. به عنوان مثال، نوزاد در روزهای اول پس از تولد می تواند ببیند اما خروجی خاصی ندارد. در این مرحله کودک نمی تواند احساسات خود را تجزیه و تحلیل کند و نتیجه تمام احساسات او (تشنگی، گرسنگی، درد…) تنها به یک خروجی ختم می شود، و آن گریه است(Mohammad et al., 2014).به مرور زمان داده ها از محیط توسط نوزاد دریافت و در سیستم فکری ذخیره می شود. برای مثال در تلفن همراه، داده های وارد شده هر کدام در جای خاص خود ذخیره  می‌شود مثلا عکس و فیلم ها در گالری یا آهنگ ها در قسمت موزیک ذخیره می شود. در مغز و سیستم فکری نیز چنین اتفاقی می‌افتد و هرچیزی در جای خودش ذخیره می‌شود که البته متفاوت با موبایل است؛ در واقع از دید نرم افزاری، اطلاعات در مغز، در جایی ذخیره می‌شود که احساس مربوط به آن وجود دارد. به این ترتیب اطلاعات در سیستم فکری کدگذاری می شوند. در کدگذاری، بخش‌هایی وجود دارد که اطلاعات دریافتی‌مان را در آنجا ذخیره می‌کنیم، ما با احساسات مختلف به دنیا می‌آییم و سپس داده‌ها با آنها مرتبط می‌شوند؛ فرض کنید تصویری می‌بینیم، آن تصویر به جایی می‌رود که احساس مربوط به آن وجود دارد؛ برای مثال ما تصویر آب را می‌بینیم و سپس این تصویر به جایی از مغز ما می‌رود که با احساس تشنگی ارتباط پیدا می‌کند. چه فرایندی در مغز ما اتفاق می‌افتد؟فرض کنید کودکی آب را می‌بیند، تصویر آن در مغز، جایی که احساس مربوط به آن وجود دارد، ذخیره می‌شود و می‌شنود که به آن آب می‌گویند. زمانی که تشنه می‌شود، تصویر آب به ذهنش می‌آید و درواقع آن را بازیابی می‌کند. به این روند که تصویر در سیستم فکری بازیابی می‌شود، تصور می‌گوییم؛ مثلاً اسب را که می‌بینیم، تصویر آن در ذهن ما ذخیره می‌شود و زمانی که کسی بگوید اسب، همان تصویری که در ذهن از اسب داریم، بازیابی می‌شود یا زمانی که کرگدن را می‌بینیم، تصویر آن را در ذهن ذخیره می‌کنیم و اگر فردی بگوید کرگدن، آن تصویر را بازیابی می‌کنیم.ویژگی‌های اسب و کرگدن را دیده‌ایم. می‌دانیم که اسب شاخ ندارد؛ اما کرگدن شاخ دارد. حال اگر به کودکی بگویند اسب شاخ‌دار، چه می‌شود؟ چنین چیزی در ذهن ندارد؛ بنابراین در مغزش عمل ترکیب را انجام می‌دهد؛ یعنی شاخ کرگدن را روی سر اسب می‌گذارد، تصویر اسبی شاخ‌دار را در سیستم فکری خود می سازد و در واقع آن را تخیل می‌کند. بنابراین اگر کدهایی را که در سیستم فکری تشکیل داده‌ایم، بازیابی کنیم، تصور کرده‌ایم و اگر آن‌ها را با هم ترکیب و کد جدیدی بازیابی کنیم که از طریق ورودی آن را دریافت نکرده‌ایم، تخیل کرده‌ایم و با این تفسیر مفهوم تصور و تخیل کاملاً از هم تفکیک شده‌اند و مشکلی برای تعریف آن وجود ندارد.حال که با مفاهیم تصور و تخیل آشنا شدیم می توانیم خلاقیت را  اینگونه تعریف کنیم:ایجاد خروجی های جدید قابل درک و با معنی در سیستم فکری انسان که از ترکیب تصور و تخیل انسان حاصل شده باشد، می تواند خلاقیت نامیده می شود. به عبارت دیگر، پازل خروجی از سیستم فکری انسان که شامل کدهای ساختگی حاصل از تخیل باشد، خلاقیت نامیده می شود .(Mohammad et al., 2014) مثلا اگر درباره همین اسب شاخ‌دار داستانی نوشتیم یا انیمیشن تولید کردیم و درواقع اگر در خروجی ما نمایان شد، خلاقیت می شود. 

عواملی که مانع خلاقیت‌اند

با توجه به عملکرد سیستم فکری مدل آرجی و مبحث کد گذاری که در بالا اشاره شد می توان گفت مهمترین مانع خلاقیت از دیدگاه آرجی عدم کد گذاری صحیح (کد غلط) در سیستم فکری است. چگونگی تشکیل کد غلط در سیستم فکری را می توان با یک مثال ساده توضیح داد:وقتی گوشی موبایل را به کودک می‌دهیم و با آن بازی می کند، تصویر موبایل را با احساسی که حاصل بازی با اسباب بازی هاست، در سیستم فکری خود ذخیره می کند، یعنی با همان احساسی که نسبت به توپ و عروسک دارد. این از نظر ما هیچ اشکالی ندارد ولی اگر موبایل زنگ بخورد، پدر آن را از او می‌گیرد و کودک هم تلفن را می‌خواهد. احساسی که پدر به موبایل دارد، این است که آن اسباب‌بازی نیست؛ اما کودک برخلاف پدر، آن را اسباب‌بازی می‌داند؛ در نتیجه بین احساس پدر و فرزند، دوگانگی پیش‌ می‌آید و کودک نسبت به پدر حس ناخوشایند پیدا می کند چون جلوی احساس خوشایند کودک را گرفته است. بعدها اگر پدر از او چیزی بخواهد، در این لحظه باید کد پدر باز شود، این کدام پدر است؟ پدر با احساس خوشایند یا پدر با احساس ناخوشایند؟ نمی‌داند چه کدی از پدر باز کند و بخش تجزیه-تحلیل و ترکیب درست کار نمی کند و کودک دچار تعارض می شود. اگر این رفتارها تکرار شود و احساس های ناخوشایند ادامه داشته باشد، کودک از پدر گریزان می شود، وقتی این کدهای غلط روی هم جمع شود، بخش تجزیه- تحلیل و ترکیب مغز از کار می‌افتد و اصطلاحاً کودک لجباز می شود و حرف پدر را گوش نمی دهد. بنابراین ریشه تمام موانع فکری کدهای غلط است، و می توان گفت  فاکتورهایی که مانع افزایش خلاقیت در نوجوانان می شوند، ریشه در همین کدهای غلط دارند.بعضی از این فاکتورها عوامل فردی است. یعنی اگر تصور و تخیل کسی به درستی کار نکند، خلاقیت او نیز شکل نمی‌گیرد. بعضی از این عوامل مربوط به والدین است؛ آیا والدین اجازه خلاقیت به فرزندانشان می‌دهند یا خیر؟ از عوامل دیگر، سیستم آموزشی است و مورد آخر این است که گاهی جوامع نیز جلوی خلاقیت را می‌گیرند؛ که کمتر به آن اشاره شده است.حال اگر این موانع برطرف شود و خلاقیت افزایش یابد ویژگی های مثبتی از این افزایش اتفاق می افتد، که باعث می‌شود فرد کمتر قضاوت و پیشگویی کند، کمتر تفکر قالبی داشته باشد و سوگیری یا طرفداری بی جهت از موضوعی نداشته باشد و غیره.  بنابراین با افزایش خلاقیت می توان این ویژگی‌ها را در شخص از بین ‌برد و خروجی‌ها را مثبت کرد..بر اساس مدل آرجی، برای اینکه خروجی سیستم فکری مثبت شود، باید کدهای غلط در سیستم فکری از بین برود و کدهای صحیح جایگزین شود. و رفتار و گفتار فرد بهبود یابد.و دانستیم که خلاقیت روی خروجی فرد تاثیر گذار است در این صورت با توحه به اینکه هویت مجموعه کدهایی است که هر فرد در مورد خودش در سیستم فکری می سازد، خلاقیت می تواند با ساخت کدهای درست منجر به تشکیل یک هویت مستقل در نوجوان شود.

افزایش خلاقیت در نوجوان و رفع بحران هویتاز دانشمندانی که در زمینه آفرینندگی نظریه پردازی کرده و پژوهش های زیادی انجام داده پاول تورنس (۱۹۹۸) است، که به عنوان پدر خلاقیت مطرح شده است. همچنین جیمز کافمن ادعا می کند که تورنس در زمینه خلاقیت مشارکت‌های بسیار زیادی داشته است و همچنان تا قرن حاضر از تست‌های او در زمینه سنجش خلاقیت استفاده می شود. تورنس (۱۹۶۸) از اولین کسانی بود که نشان داد خلاقیت دانش آموزان در حدود شش سالگی کاهش می یابد و در کلاس چهارم این کاهش بسیار بیشتر می‌شود. تورنس علت این پدیده را ورود کودکان به مدرسه می دانست، چون معتقد بود کودکان در چند سال اول ورود به مدرسه رفتارشان با انتظارات مدرسه تنظیم می‌شود. علاوه بر این فشار مضاعف همسالان در کلاس چهارم باعث می شود که نیاز بیشتری به هماهنگی با محیط احساس شود و دانش آموزان نسبت به ارایه توانایی های خلاق خود بی علاقه شوند.تورنس (۱۹۷۳) در پانزده سال تجربه درباره تفکرات خلاق، شواهدی به دست آورد که می توان خلاقیت را آموزش داد، اینکه چرا باید حس خلاقیت را در فراگیران تحریک نمود و مربیان به مهارتهای این توانایی تسلط داشته باشند به این مسئله برمی گردد که امروزه جامعه ما بیش از هر زمان دیگری به افراد هوشمند و خلاق نیاز دارد(حمیدی, ۱۳۹۱) و نوجوانانی که با مهارت خلاقیت که یکی از مهارت‌های مهم قرن ۲۱ هست آموزش دیده اند، انعطاف پذیر خواهند بود، فرصت ها را می بینند و با چالش هایی روبرو می شوند که همچنان در حال رشد است. با توجه به اهمیت مهارت‌های تفکر، بسیاری از مربیان بر آماده سازی نوجوانان برای قرن بیست و یکم تمرکز کرده اند(Trisnowati, E., Ismawati, R., 2022).با استفاده از مدل آرجی، با توجه به نیاز فرد برای هر دوره ی زندگی، پروتکل‌هایی طراحی شده که می‌تواند نیاز او در آن مرحله را برطرف کند، همچنین این پروتکل‌ها به صورت عملیاتی اجرا شده و خلاقیت را در افراد، از جمله نوجوانان افزایش داده است. افزایش خلاقیت می تواند تاثیرات زیادی برای نوجوانان داشته باشد. نوجوان برای ورود به جامعه نیازمند ارتباط با دیگران است و خلاقیت می تواند در بهبود ارتباطات تاثیر گذار باشد، به عبارت دیگر نوجوانانی که خلاق‌تر هستند، در تعاملات و ارتباطاتشان موفق‌تر خواهند بود. از طرف دیگر اگر تصور و تخیل درست باشد، می‌تواند تصویر درستی برای آینده بسازد. باید ابتدا به نوجوانان یاد داد با کدهایی که در ذهن خود دارند چطور می توانند تصویری از آینده بسازند، بعد باید یاد بگیرند  چطور این کدها را از ذهنیت به عینیت تبدیل کنند. آینده باید از طریق خلاقیت خلق شود. اگر مهارت خلاقیت وجود نداشته باشد نوجوانان نمی توانند آینده خودشان را بسازند ودر این صورت نمی‌توانند آینده کشور را بسازند. نوجوانان در نهایت با ساخت آینده ی خود به یک هویت می رسند، جایگاه فعلی خود را پیدا می کنند و می دانند باید به کجا برسند.هر مدل مفهومی  باید در عمل آزمایش شود و عملکرد آن مورد بررسی قرار بگیرد. این مدل نیز با اجرای پیش آزمون و پس ازمون به همراه گروه شاهد و انجام بررسی های آماری، اثربخشی پروتکل ها مورد بررسی قرار گرفته است. تا کنون همه نتایج رضایت بخش و تایید کننده ی عملکرد مدلRJ  در خلاقیت بوده است. همچنین این دوره ها قابل ارائه به پژوهشگران برای اجرا و بررسی از طریق آزمون‌های گوناگون می باشد. پژوهشگرانی که قصد بررسی عملکرد این مدل در هویت نوجوانان را دارند می توانند از طریق تماس با ما این پروتکل ها را در اختیار داشته باشند. البته چون خلاقیت نوعی مهارت است، برای اجرای پروتکل ها به مربیان کار آزموده نیاز است و برای این کار ابتدا مربیان خلاقیت مورد تعلیم قرار گرفته اند و در حال حاضر آماده خدمت رسانی در این زمینه هستند. در نهایت باید خاطر نشان کرد که موارد ذکر شده حاصل پژوهش چندین ساله‌ است و امکان بیان کامل آن با جزئیات در این زمان کوتاه نیست.

منابع:

Candy, L., & Edmonds, E. (1999). Introducing creativity to cognition. Proceedings of the 3rd Conference on Creativity and Cognition, C and C 1999, 3–۶٫ https://doi.org/10.1145/317561.317562

Craft, A. (2001). An analysis of research and literature on CREATIVITY IN EDUCATION, March, 11.

Dimock, M. (2016). Creativity. Administrative Leadership in the Public Sector, 197–۲۰۵٫ https://doi.org/10.4324/9781315497976-23

Elgin, S. Z. (2018). Merely partial definition and the analysis of knowledge. Synthese, 1–۲۵٫ https://doi.org/10.1007/s11229-018-1846-0

  1. A. C. van der Zanden, P., Meijer, P. C., & Beghetto, R. A. (2020). A review study about creativity in adolescence: Where is the social context? Thinking Skills and Creativity, 38(August), 100702. https://doi.org/10.1016/j.tsc.2020.100702

Jalali, Y., Eskandari, H., Borjali, A., Sohrabi, F., & Asgari, M. (1401). The configuration and validation of psychosocial model of identity of Iranian male adolescents: A narrative study

Ket al, J. (2022). Definition of Definition. In International Journal of Multidisciplinary Studies (IJMS) (Vol. 9).

Kharkhurin, A. V. (2014). Creativity.4in1: Four-Criterion Construct of Creativity. Creativity Research Journal, 26(3), 338–۳۵۲٫ https://doi.org/10.1080/10400419.2014.929424

Litland, J. E. (2022). Grounding and defining identity. Nous, 1–۲۷٫ https://doi.org/10.1111/nous.12430

Mohammad, S., Ramsheh, R., Nemati, B., & Younesi, V. (2014). Surveying alignment of the new definition of creativity with scholars definitions. 529–۵۳۶٫

Shaughnessy, M. F. (2023). An interview with James Kaufman: creativity as we approach 2023! ۹(۳), ۰–۲٫

Trisnowati, E., Ismawati, R., & D. (2022). Indonesian Journal of Science and Education. Indonesian Journal of Science and Education, 6(1), 29–۳۵٫ https://doi.org/10.31002/ijose.v6i1.92

حسین‌خانی, ه. (۱۳۸۵). نگاهی به تحوّلات دوران نوجوانی (جسمی، جنسی، شناختی و اخلاقی).

حکمت, ن. (۲۰۰۸). معنای ماهیت در آثار فارابی. ۹۵–۱۰۶٫

حمیدی, ف. (۱۳۹۱). مقایسه رویکرد خلاقیت بین دانش آموزان.

رکنی, س., & بحرانی, م. (۱۴۰۱). تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی به شیوه‌ گروهی براساس رویکرد گلاسر.

عظیمی, م. (۲۰۱۷). وام‌داری سهروردی به ابن‌سینا در تعریف.

علی‌گو, م., & موحدمجد, م. (۱۴۰۰). مطالعه جامعه شناسی هویت قومی نوجوانان.

موسوی, س., & الهی, ط. (۱۳۹۷). تطبیق مراحل رشد انسان در روان‌شناسی و نهج البلاغه.

گزارش کامل این نشست در خبرگزاری‌ها:

خبرگزاری ایکنا:  https://iqna.ir/00HX8s 

کانال خبرگزاری ایکنای اصفهان: https://eitaa.com/iqnaisfahan

خبرگذاری ایسنا:https://isna.ir/xdPSLn

کانال خبرگزاری ایسنای اصفهان: isnaesfahan