فراشناخت: ابزاری قدرتمند برای درک و بهبود تفکر
انسانها همواره در تلاش بودهاند تا خود را بهتر بشناسند. بسیاری از ما، در لحظاتی خاص، از واکنشها و تصمیمات خود شگفتزده میشویم و از خود میپرسیم: چرا در چنین موقعیتی چنین تصمیمی گرفتم؟
چه چیزی باعث میشود فردی در مواجهه با یک رویداد، تصمیمی آگاهانه و مؤثر بگیرد، در حالیکه فردی دیگر در برابر همان شرایط، سردرگم شده یا واکنشی نشان دهد که نتایج آن جبرانناپذیر باشد؟
پاسخ این پرسشها تا حد زیادی در فراشناخت نهفته است؛ ابزاری حیاتی در روانشناسی شناختی که به افراد کمک میکند تا افکار، هیجانات و فرآیندهای ذهنی خود را بهتر بشناسند، آنها را تنظیم کنند و در نهایت، تصمیمگیریهای هوشمندانهتر و آگاهانهتری داشته باشند.
با توجه به این نیاز بنیادی انسان برای درک بهتر خویشتن، پژوهشگران و روانشناسان سالهاست که به بررسی ابعاد مختلف فراشناخت پرداختهاند تا چرایی و چگونگی عملکرد ذهن انسان را روشنتر سازند.
در این مقاله، به زبان ساده و جذاب، فراشناخت را بررسی میکنیم و به سوالات زیر پاسخ میدهیم:
– فراشناخت چیست و چرا اهمیت دارد؟
– تفاوت شناخت و فراشناخت در چیست؟
– دانش فراشناختی چه عناصری دارد؟
– مهارتهای فراشناختی چگونه به ما کمک میکنند؟
– ارتباط فراشناخت با خودتنظیمی و تفکر انتقادی چیست؟
– چگونه میتوانیم فراشناخت خود را تقویت کنیم؟
فراشناخت چیست؟
فراشناخت اصطلاحی است که نخستین بار در سال ۱۹۷۶ توسط جان اچ. فلاول (John H. Flavell)، روانشناس رشد، ابداع شد. این مفهوم برای توصیف انواع خاصی از دانش، راهبردها و مهارتهای مرتبط با شناخت به کار میرود و به بخشی از گفتگوی درونی افراد اشاره دارد که معمولاً به عنوان «فکر کردن درباره تفکر»( Thinking about thinking) تعریف میشود.
همچنین پژوهش ها نشان داده اند که فراشناخت پایهای برای مهارتهای تفکر (از جمله تفکر انتقادی و خلاق) است و کلیدی برای بهبود یادگیری محسوب میشود.
فراشناخت یعنی درک این واقعیت که:
🔹 افراد دیدگاهها و سطح درک متفاوتی از جهان دارند
🔹 این آگاهی بر تعیین اهداف، برنامهریزی، مقابله با مشکلات، ارزیابی موفقیت و بازاندیشی کل فرآیند تأثیر میگذارد
🔹 این دیدگاهها میتوانند در طول زمان تغییر و رشد کنند
در نهایت، فراشناخت به معنای استفاده از این آگاهیها برای بهبود شیوه تفکر ما است.
در سالهای اخیر، پژوهش ها نشان داده اند که فراشناخت پایهای برای مهارتهای تفکر (از جمله تفکر انتقادی و خلاق) است و کلیدی برای بهبود یادگیری محسوب میشود.
مرز تشخیص شناخت و فراشناخت
واژهی “فراشناخت” (Metacognition) همانطور که از نامش هم پیداست، بر پایه شناخت (Cognition) بنا شده است:
- شناخت: توانایی ذهن برای درک جهان اطراف
- فراشناخت: توانایی ذهن برای درک، مدیریت و تنظیم فرآیندهای شناختی خود (یعنی معنا بخشیدن به شناخت)
سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) نیز در تعریف خود بر این ارتباط تأکید دارد:
«فراشناخت، فرایندی از تفکر در سطح دوم یا بالاتر است که شامل کنترل فعال بر فرآیندهای شناختی میشود» (مورارچ و کرامارسکی، ۲۰۱۴، ص.۳۶).
(Mevarech & Kramarski, 2014, p. 36).
به عبارتی دیگر، فراشناخت نوعی تفکر پیشرفته است که در آن:
✓ آگاهانهتر فکر میکنیم
✓ ذهن خود را بهتر مدیریت میکنیم


عناصر فراشناخت
فرآيندهاي فراشناختي داراي دو عنصر مرتبط و در عین حال مستقل از یکدیگرند؛ یکی دانش فراشناختي و ديگري تجربه فراشناختي.
در ادامه، به بررسی هر یک از این دو بخش و اهمیت آنها در یادگیری و زندگی روزمره میپردازیم.
دانش فراشناختی: دانستن دربارهی شناخت
دانش فراشناختی به طور اساسی به عنوان دانش درباره شناخت تعریف میشود و از آن جهت مهم است که به ما اجازه میدهد از روشهای مختلفی در برخورد با مشکلات شناختی آگاه باشیم. به عبارتی دیگر دانش فراشناختی به باورها و نظریههایی گفته میشود که افراد دربارهٔ تفکر خود دارند.
اینکه بدانیم چه چیزی را می دانیم، چه چیزی را نمیدانیم، و چطور باید از دانستههایمان استفاده کنیم.
انواع دانش فراشناختی

- دانش اعلامی (Declarative Knowledge)
دانش اعلامی به اطلاعاتی اطلاق میشود که میتوانیم آنها را بهوضوح بیان کنیم. به عبارت دیگر، به اطلاعاتی اشاره دارد که میتوان بهصورت کلامی یا نوشتاری منتقل کرد.
مثلاً:
« حقایق علمی: مثلاً “آب در دمای ۱۰۰ درجه سانتیگراد به جوش میآید.”
اطلاعات تاریخی: مثلاً “جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۳۹ آغاز شد.”
قوانین و اصول: مثلاً “قانون گرانش نیوتن میگوید که اجسام به یکدیگر جذب میشوند.”
ویژگیهای دانش اعلامی:
قابل بیان: دانش اعلامی میتواند بهراحتی به زبان آورده شود، مثلاً با جملات یا عبارات.
مستند: این نوع دانش معمولاً شامل اطلاعات مستند و قابل اثبات است، مانند حقایق تاریخی، قوانین علمی، یا اطلاعات عمومی.
قابل یادگیری: دانش اعلامی میتواند از طریق مطالعه، آموزش، و تجربه به دست آید.
- دانش رویهای (Procedural Knowledge)
دانش رویهای به مهارتهایی مربوط میشود که برای انجام کارها لازم داریم. مثلاً:
- رانندگی
- پخت غذا
- حل معادلات ریاضی
این نوع دانش معمولاً بهراحتی قابل بیان نیست و بیشتر از طریق تجربه و تمرین کسب میشود.
ویژگیهای دانش رویهای
عملی بودن: دانش رویهای به مهارتها و تواناییهای عملی مربوط میشود و معمولاً در عمل و تجربه به دست میآید.
غیرقابل بیان: برخلاف دانش اعلامی، دانش رویهای بهراحتی نمیتواند به زبان آورده شود. این نوع دانش بیشتر از طریق عمل و تمرین یاد گرفته میشود.
آموزش و تمرین : برای تسلط بر دانش رویهای، نیاز به تمرین و تکرار داریم تا بتوانیم بهطور مؤثر آن را به کار ببریم.
- دانش شرطی (Conditional Knowledge)
دانش شرطی یعنی آگاهی از اینکه چه زمانی و چطور از دانستهها و مهارتها(همچون دانش اعلامی و رویهای) استفاده کنیم.
مثلاً:
- اینکه بدانید چه زمانی باید برای یادگیری یک زبان، مکالمه تمرین کنید یا واژه حفظ کنید.
- یا اینکه چه زمانی از یک فرمول ریاضی خاص استفاده کنید.
این نوع دانش برای تصمیمگیریهای درست در موقعیتهای مختلف بسیار حیاتی است.
ویژگیهای دانش شرطی
مربوط به شرایط: این نوع دانش به شرایط خاص و زمینههای مختلف وابسته است و به ما کمک میکند تا انتخابهای مناسبتری داشته باشیم.
استفاده از دانشهای دیگر: دانش شرطی شامل توانایی ترکیب و استفاده از دانشهای اعلامی و رویهای برای حل مسائل و انجام وظایف است.
تصمیمگیری: این نوع دانش به ما کمک میکند تا در موقعیتهای مختلف تصمیمات مناسبی بگیریم و بدانیم که کدام استراتژی یا روش، بهترین نتیجه را خواهد داشت.
مهارتهای فراشناختی: نظارت و کنترل بر تفکر
فراشناخت فقط دانستن نیست، بلکه مهارت استفاده از این دانش هم مهم است. دو مهارت کلیدی در این زمینه عبارتند از:
- نظارت (Monitoring): ارزیابی روند فکر کردن و یادگیری. مثلاً اینکه آیا روش مطالعهای که انتخاب کردهاید مؤثر است یا نه.
- کنترل (Control): تنظیم و تغییر مسیر تفکر بر اساس ارزیابیها. مثلاً تصمیم به تغییر استراتژی یادگیری اگر روش فعلی مؤثر نباشد.
این مهارتها به ما کمک میکنند که آگاهانهتر فکر کنیم، یاد بگیریم، و مشکلات را حل کنیم.
فراشناخت و ارتباط آن با سایر مهارتهای تفکر
فراشناخت با مفاهیم دیگری چون خودتنظیمی و تفکر انتقادی رابطهی نزدیکی دارد:
- خودتنظیمی: توانایی برنامهریزی، نظارت و ارزیابی یادگیری خود، بهطوریکه بتوانیم به اهداف آموزشیمان برسیم.
- تفکر انتقادی: نیازمند آگاهی از فرآیندهای ذهنی خود و ارزیابی آنهاست—کاری که دقیقاً در فراشناخت انجام میشود.
بدون فراشناخت، خودتنظیمی و تفکر انتقادی بهخوبی شکل نمیگیرند.
در کل توافق گستردهای وجود دارد که فراشناخت شامل یک جزء دانش و یک جزء مهارت است. دانش فراشناختی مربوط به «چه، چرا، کی و چگونه» استراتژیهای شناختی است، در حالی که جزء مهارت شامل نظارت و کنترل فرآیندهای شناختی برای استفاده مؤثر از استراتژیهای شناختی میباشد.
چطور فراشناخت را توسعه دهیم؟
فراشناخت قابل آموزش است. هرچه زودتر و با روشهای متناسب با سن، به افراد آموزش داده شود، فرصت بیشتری برای رشد آن دارند. راههایی مانند:
- کار گروهی و آشنایی با روشهای فکری دیگران
- بازتاب درونی (مثلاً یادداشتبرداری از نحوه فکر کردن خود)
- آموزش استراتژیهای یادگیری
همگی میتوانند به تقویت فراشناخت کمک کنند.
نقش مدل RJ در توسعه فراشناخت
در دنیای پیچیدهی امروز، توانایی فراشناختی یکی از مهارتهای حیاتی محسوب میشود. دپارتمان RJ با طراحی و اجرای دورههای متنوع برای گروههای سنی مختلف، تلاش دارد این مهارت را در سطحی گسترده توسعه دهد. هدف نهایی، ساختن جامعهای توانمندتر در فکر و عمل است.