تاثیر مشاوره گروهی بر معنای زندگی

 

 

مقاله‌ای تحت عنوان «مشاوره گروهی کلاسی در زمینه آموزش زندگی، معنای زندگی را در دانشجویان مقطع کارشناسی ارتقا می‌دهد» به بررسی موضوعی مهم در حوزه روان‌شناسی پرداخته است. اگرچه پژوهش‌های متعددی تأثیر مثبت مشاوره گروهی بر افزایش معنای زندگی را گزارش کرده‌اند، تعداد اندکی از این مطالعات به صورت خاص به کاربرد مشاوره گروهی در قالب آموزش زندگی پرداخته‌اند. مطالعه حاضر که توسط Caixia Yang و همکارانش در سال ۲۰۲۲ منتشر شده است، به ارزیابی تأثیر مشاوره گروهی کلاسی بر آموزش زندگی در میان دانشجویان کارشناسی اختصاص یافته است. این پژوهش در مجله معتبر Current Psychology، یکی از نشریات علمی برجسته در این حوزه، ارائه شده است.

معنای زندگی و ارتباط آن با سلامت روان

معنای زندگی و ارتباط آن با سلامت روان یکی از موضوعاتی است که توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. در سال ۱۹۶۳، فرانکل به این نتیجه رسید که مشکلات روانی نظیر اضطراب، افسردگی و حتی خودکشی، اغلب با نبود معنا در زندگی پیوند دارند. معنای زندگی را می‌توان به عنوان احساس فرد نسبت به وجود خود تعریف کرد؛ مفهومی که هم جستجوی معنا و هم حضور آن در زندگی را شامل می‌شود(Steger et al., 2006). افرادی که به معناگرایی بیشتری دست یافته‌اند، معمولاً از سطح بالاتری از سلامت روان، رضایت بیشتر از زندگی، رفاه عمومی، امیدواری به آینده و توانایی بالاتر در سازگاری با شرایط مختلف برخوردار هستند.

(Nell, 2014)(Halama & Dědová, ۲۰۰۷)(Ang & O, 2012)(Dezutter et al., 2013)(Ho et al., 2010)(Yalçın & Malkoç, ۲۰۱۵)(Cho et al., 2014)

در مقابل، کسانی که فقدان معنا در زندگی را تجربه می‌کنند، بیشتر در معرض افسردگی شدید(Bamonti et al., 2016)، افزایش افکار خودکشی(Heisel & Flett, 2004)(Bryan et al., 2013) و ریسک بالاتر رفتارهای مرتبط با خودکشی قرار دارند(Heisel & Flett, 2016)(Kleiman & Beaver, 2013). تحقیقات نشان داده است که داشتن معنا در زندگی می‌تواند به عنوان عاملی برای تاب آوری در مقابل خودکشی است و فرد را در برابر پیامدهای منفی رویدادهای استرس‌زا حفظ نماید. همچنین، این معنا قادر است احتمال بروز افکار یا رفتارهای خودکشی را کاهش داده و به طور کلی ریسک این گونه رفتارها را کم کند.

مطالعات قبلی نیز تاکید کرده‌اند که افرادی که معنا در زندگی‌شان برجسته است، اهداف روشن‌تری دارند، رضایت بیشتری از زندگی خود گزارش می‌کنند و اغلب شادی بیشتری را احساس می‌کنند. (Ang & O, 2012)(Nell, 2014)(Reker & Wong، ۲۰۱۲).  این پژوهش‌ها نشان می‌دهند که وجود معنا در زندگی نه تنها با رضایت کلی از زندگی(Nell, 2014)(Ang & O, 2012) بلکه با عواطف و احساسات مثبت نیز ارتباط نزدیکی دارد. به طور کلی، هرچه فرد بیشتر معنای زندگی خود را کشف کند، احتمالاً کیفیت و رضایت از زندگی او نیز بالاتر خواهد بود.

آموزش مهارت‌های زندگی در فرهنگ‌های مختلف

آموزش مهارت‌های زندگی در کشورهای مختلف به شکل‌های متنوع و منحصربه‌فردی گسترش یافته است. به عنوان نمونه، «آموزش یو یو» در ژاپن، «آموزش مرگ» در آمریکا و «آموزش شهروندی» در بریتانیا از جمله این موارد هستند. به طور کلی، هدف اصلی چنین آموزش‌هایی در کشورهای غربی، کمک به افراد در مواجهه با چالش‌های زندگی و توانمندسازی آن‌ها برای احترام گذاشتن به زندگی و بهره‌مندی از لذت‌های آن است.

آموزش زندگی در چین از اوایل دهه ۲۰۰۰ آغاز شد و در ابتدا در مقاطع ابتدایی و راهنمایی، با هدف پاسخگویی به نیازهای اصلاحات آموزشی، در مدارس ابتدایی و راهنمایی به کار گرفته شد. با گذشت زمان و افزایش نگرانی‌ها درباره مرگ‌های غیرعادی دانشجویان دانشگاه‌ها، اهمیت این نوع آموزش بیشتر آشکار شد. با اینکه محققان نظرات متنوعی درباره تعریف آموزش زندگی دارند، ولی آن‌ها بر این باورند که این نوع آموزش می‌تواند به افراد در یافتن معنای عمیق‌تر زندگی و دستیابی به رشدی سالم کمک کند. در چارچوب فرهنگ چین، عواملی مانند دغدغه‌های اجتماعی، خودسازی و ایجاد روابط هماهنگ به عنوان منابع اصلی معنا در زندگی دانشجویان مقطع کارشناسی شناخته شده‌اند(Cheng et al., 2011)(Wong, 2017).

در فرهنگ‌های فردگرا، افراد به طور عمده بر مزیت‌های شخصی، ابراز وجود و دستاوردهای خود تمرکز دارند و به احساساتی که زندگی را برایشان معنادارتر می‌کند، اهمیت بیشتری می‌دهند. این ویژگی‌ها ممکن است دلیل سطح بالای حضور معنا در زندگی آنها باشد. از سوی دیگر، در فرهنگ‌های جمع‌گرا، توجه بیشتر به هماهنگی و تلاش‌های بین فردی معطوف است. به همین دلیل، افراد در چنین فرهنگی معمولاً در جستجوی بیشتری برای یافتن معنای زندگی هستند.

مشاوره گروهی و نقش آن در ارتقای معنای زندگی

مشاوره گروهی نوعی مشاوره روانشناختی است که به صورت گروهی انجام می شود. شرکت کنندگان می توانند از طریق تعامل بین فردی در گروه، مانند درک متقابل و کاوش، الگوهای رفتاری جدیدی را برای بهبود روابط خود و مقابله با مشکلات زندگیشان پیدا کنند. مشاوره گروهی برای اولین بار در ایالات متحده شکل گرفت، که درمان‌های روان‌شناختی برای افراد مبتلا به بیماری‌های مزمن ریوی را ارائه می داد.

پس از جنگ جهانی دوم، مشاوره گروهی به صورت گسترده برای مقابله با آسیب‌های روانی ناشی از جنگ مورد استفاده قرار گرفت. این رویکرد به سرعت توسعه یافت و تأثیر آن در زمینه‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفت.

طراحی برنامه مشاوره گروهی با الهام از نظریه فرانکل (۱۹۶۳) بر این اساس شکل گرفته است که معنای زندگی از فطرت، تجربه زیبایی، عشق و پذیرش رنج ناشی می‌شود. افرادی که زندگی خود را معنادار می‌بینند، اهداف مشخصی دارند و از رضایت درونی برخوردارند. می‌توان گفت دستیابی به معنای زندگی مستلزم تلاش برای انجام کارهای معنادار و داشتن رویکردی فعال و سازنده است. جو در مشاوره گروهی می‌تواند امنیت و تعلق ایجاد کند و به شرکت‌کنندگان احساس صمیمیت، آرامش و شادی بدهد.

برنامه مشاوره گروهی با تکیه بر نظریه‌ها و یافته‌های مرتبط، با در نظر گرفتن ابعاد شناختی، هیجانی و رفتاری طراحی شده است. هدف این برنامه فراهم کردن بستری است که دانشجویان را در شناخت مسیر زندگی، کشف معنا و ارزش‌های اساسی آن، و رویارویی مؤثر با ناامیدی‌ها و چالش‌ها یاری کند. این مسیر به دنبال آن است که درک عمیق‌تری از زندگی در دانشجویان ایجاد کرده و حس رضایت و معنای زندگی آنها را تقویت کند. ارتقای حس معنا در زندگی می‌تواند نقش مهمی در بهبود وضعیت عاطفی و افزایش رضایت کلی از زندگی ایفا کند.

این پژوهش نشان داد که مداخلات مشاوره گروهی در محیط کلاس به بهبود معنای زندگی دانشجویان کارشناسی موثر بوده است. بر اساس دیدگاه باومایستر و وهس (۲۰۰۲)، هدفمندی، وضوح و ارزش‌های شخصی، افراد را به سمت جستجوی معنا در زندگی سوق می‌دهد. مشاوره گروهی توانست به دانشجویان در کشف معنا و ارزش زندگی‌شان کمک کرده و نیازهای مرتبط با دستیابی به معنای زندگی را تأمین کند.

 شرکت‌کنندگان گروه مداخله تمایل بیشتری برای کشف محیط‌های جدید، پذیرش چالش‌ها و افزایش دانش یا مهارت‌های خود نشان دادند. این فعالیت‌ها به رشد ذهنی، خودسازی و تسهیل معنابخشی به زندگی آنها کمک کرد(Wong, 2012).

همچنین، روابط بین‌فردی به عنوان یکی از منابع مهم معنا در زندگی محسوب می‌شود. بنابراین، بهبود عاطفه و رضایت از زندگی ممکن است با ارتقای معنای زندگی مرتبط باشد.

در این مقاله، به‌طور کلی تأکید شده است که مشاوره گروهی با محوریت معنای زندگی می‌تواند به‌عنوان ابزاری مؤثر در بهبود کیفیت زندگی دانشجویان و تقویت تاب‌آوری آن‌ها در مواجهه با چالش‌های زندگی عمل کند.

اکنون رویکردی به نام مدل RJ وجود دارد که می‌تواند در مسیر یافتن معنای زندگی، عملکرد بهتری را برای شما به ارمغان بیاورد. دوره‌های مهارت‌های فکری آرجی به نوعی شبیه مشاوره‌های گروهی هستند و شرکت‌کنندگان در این دوره‌ها به دستاوردهایی فراتر از آنچه در این مقاله آمده، دست خواهند یافت.

لینک مقاله اصلی:

https://link.springer.com/article/10.1007/s12144-022-03623-9

 

منابع:

Ang, R. P., & O, J. (2012). Association Between Caregiving, Meaning in Life, and Life Satisfaction Beyond 50 in an Asian Sample: Age as a Moderator. Social Indicators Research, 108(3), 525–۵۳۴٫ https://doi.org/10.1007/s11205-011-9891-9

Bamonti, P., Lombardi, S., Duberstein, P. R., King, D. A., & Van Orden, K. A. (2016). Spirituality attenuates the association between depression symptom severity and meaning in life. Aging and Mental Health, 20(5), 494–۴۹۹٫ https://doi.org/10.1080/13607863.2015.1021752

Bryan, C. J., Elder, W. B., McNaughton-Cassill, M., Osman, A., Hernandez, A. M., & Allison, S. (2013). Meaning in life, emotional distress, suicidal ideation, and life functioning in an active duty military sample. Journal of Positive Psychology, 8(5), 444–۴۵۲٫ https://doi.org/10.1080/17439760.2013.823557

Cheng, M., Fan, F., & Peng, K. (2011). Psychological structure and measurement for sources of meaning in life. Chinese Journal of Clinical Psychology, 19(5), 591–۵۹۴٫

Cho, E., Lee, D., Lee, J. H., Bae, B. H., & Jeong, S. M. (2014). Meaning in Life and School Adjustment: Testing the Mediating Effects of Problem-focused Coping and Self-acceptance. Procedia – Social and Behavioral Sciences, 114, 777–۷۸۱٫ https://doi.org/10.1016/j.sbspro.2013.12.784

Dezutter, J., Casalin, S., Wachholtz, A., Luyckx, K., Hekking, J., & Vandewiele, W. (2013). Chronically 111 Patients? Rehabilitation Psychology, 58(4), 334–۳۴۱٫ www.ik-ks.org.

Halama, P., & Dědová, M. (2007). Meaning in life and hope as predictors of positive mental health: Do they explain residual variance not predicted by personality traits? Studia Psychologica, 49(3), 191–۲۰۰٫

Heisel, M. J., & Flett, G. L. (2004). Purpose in Life, Satisfaction with Life, and Suicide Ideation in a Clinical Sample. Journal of Psychopathology and Behavioral Assessment, 26(2), 127–۱۳۵٫ https://doi.org/10.1023/B:JOBA.0000013660.22413.e0

Heisel, M. J., & Flett, G. L. (2016). Does Recognition of Meaning in Life Confer Resiliency to Suicide Ideation among Community-Residing Older Adults? A Longitudinal Investigation. American Journal of Geriatric Psychiatry, 24(6), 455–۴۶۶٫ https://doi.org/10.1016/j.jagp.2015.08.007

Ho, M. Y., Cheung, F. M., & Cheung, S. F. (2010). The role of meaning in life and optimism in promoting well-being. Personality and Individual Differences, 48(5), 658–۶۶۳٫ https://doi.org/10.1016/j.paid.2010.01.008

Kleiman, E. M., & Beaver, J. K. (2013). A meaningful life is worth living: Meaning in life as a suicide resiliency factor. Psychiatry Research, 210(3), 934–۹۳۹٫ https://doi.org/10.1016/j.psychres.2013.08.002

Nell, W. (2014). Exploring the relationship between religious fundamentalism, life satisfaction, and meaning in life. Journal of Psychology in Africa, 24(2), 159–۱۶۶٫ https://doi.org/10.1080/14330237.2014.903074

Steger, M. F., Frazier, P., Kaler, M., & Oishi, S. (2006). The meaning in life questionnaire: Assessing the presence of and search for meaning in life. Journal of Counseling Psychology, 53(1), 80–۹۳٫ https://doi.org/10.1037/0022-0167.53.1.80

Wong, P. T. P. (2012). Towards of dual-system models of what makes life worth living. The Human Quest for Meaning: Theories, Research, and Applications, 3–۲۱٫

Wong, P. T. P. (2017). Meaning-centered approach to research and therapy, second wave positive psychology, and the future of humanistic psychology. The Humanistic Psychologist, 45(3), 207–۲۱۶٫ https://doi.org/10.1037/hum0000062

Yalçın, İ., & Malkoç, A. (2015). The Relationship Between Meaning in Life and Subjective Well-Being: Forgiveness and Hope as Mediators. Journal of Happiness Studies, 16(4), 915–۹۲۹٫ https://doi.org/10.1007/s10902-014-9540-5